قصه ي كرمان

this blog is about kerman and kerman's story

۴/۱۶/۱۳۸۲

سلام
حالا ديگه با خيال راحت بنويس!
ارسال شده توسط ali kermani در ۱۲:۱۹ بعدازظهر
با ایمیل ارسال کنیداین را در وبلاگ بنویسید!‏هم‌رسانی در X‏در Facebook به اشتراک بگذارید‏اشتراک‌گذاری در Pinterest

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی
اشتراک در: نظرات پیام (Atom)

بايگانی وبلاگ

  • ◄  2019 (2)
    • ◄  فوریهٔ (2)
  • ◄  2015 (11)
    • ◄  ژوئیهٔ (2)
    • ◄  ژوئن (2)
    • ◄  مهٔ (4)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  مارس (1)
    • ◄  فوریهٔ (1)
  • ◄  2013 (11)
    • ◄  نوامبر (1)
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئن (7)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  ژانویهٔ (1)
  • ◄  2012 (40)
    • ◄  دسامبر (4)
    • ◄  نوامبر (5)
    • ◄  اکتبر (3)
    • ◄  سپتامبر (2)
    • ◄  مهٔ (2)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  مارس (3)
    • ◄  فوریهٔ (15)
    • ◄  ژانویهٔ (5)
  • ◄  2011 (29)
    • ◄  دسامبر (7)
    • ◄  نوامبر (8)
    • ◄  سپتامبر (1)
    • ◄  اوت (3)
    • ◄  ژوئیهٔ (2)
    • ◄  فوریهٔ (2)
    • ◄  ژانویهٔ (6)
  • ◄  2010 (41)
    • ◄  دسامبر (2)
    • ◄  نوامبر (9)
    • ◄  اکتبر (6)
    • ◄  سپتامبر (6)
    • ◄  اوت (6)
    • ◄  ژوئیهٔ (3)
    • ◄  ژوئن (1)
    • ◄  آوریل (3)
    • ◄  مارس (2)
    • ◄  فوریهٔ (1)
    • ◄  ژانویهٔ (2)
  • ◄  2009 (44)
    • ◄  دسامبر (4)
    • ◄  نوامبر (5)
    • ◄  اکتبر (4)
    • ◄  سپتامبر (6)
    • ◄  اوت (7)
    • ◄  ژوئیهٔ (3)
    • ◄  ژوئن (7)
    • ◄  مهٔ (4)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  مارس (2)
    • ◄  ژانویهٔ (1)
  • ◄  2008 (29)
    • ◄  دسامبر (2)
    • ◄  نوامبر (6)
    • ◄  اکتبر (2)
    • ◄  سپتامبر (2)
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئیهٔ (2)
    • ◄  ژوئن (5)
    • ◄  مهٔ (1)
    • ◄  آوریل (3)
    • ◄  مارس (5)
  • ◄  2007 (9)
    • ◄  دسامبر (1)
    • ◄  ژوئیهٔ (1)
    • ◄  مهٔ (2)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  مارس (1)
    • ◄  فوریهٔ (1)
    • ◄  ژانویهٔ (2)
  • ◄  2006 (27)
    • ◄  دسامبر (1)
    • ◄  نوامبر (3)
    • ◄  اکتبر (1)
    • ◄  سپتامبر (1)
    • ◄  اوت (2)
    • ◄  ژوئیهٔ (1)
    • ◄  ژوئن (2)
    • ◄  مهٔ (2)
    • ◄  آوریل (3)
    • ◄  مارس (3)
    • ◄  فوریهٔ (4)
    • ◄  ژانویهٔ (4)
  • ◄  2005 (41)
    • ◄  دسامبر (4)
    • ◄  نوامبر (6)
    • ◄  اکتبر (2)
    • ◄  سپتامبر (3)
    • ◄  اوت (2)
    • ◄  ژوئیهٔ (2)
    • ◄  ژوئن (1)
    • ◄  مهٔ (3)
    • ◄  آوریل (5)
    • ◄  مارس (6)
    • ◄  فوریهٔ (3)
    • ◄  ژانویهٔ (4)
  • ◄  2004 (59)
    • ◄  دسامبر (6)
    • ◄  نوامبر (7)
    • ◄  اکتبر (6)
    • ◄  سپتامبر (4)
    • ◄  اوت (4)
    • ◄  ژوئیهٔ (4)
    • ◄  ژوئن (4)
    • ◄  مهٔ (4)
    • ◄  آوریل (6)
    • ◄  مارس (6)
    • ◄  فوریهٔ (4)
    • ◄  ژانویهٔ (4)
  • ▼  2003 (38)
    • ◄  دسامبر (4)
    • ◄  نوامبر (5)
    • ◄  اکتبر (6)
    • ◄  سپتامبر (10)
    • ◄  اوت (4)
    • ▼  ژوئیهٔ (8)
      • من سر شار از بودنم . بودنی که پر از نبودن است و یک...
      • پروانه وسنگ اسمش آدم بود.اسمي كه باعث شده بود تا ...
      • مثل اینکه تو این جمع من از همه راحت ترم خسته ب...
      • طعمه يك كبك بودي .كبكي جلوي تله . پايت را بسته ب...
      • خورشيد ؟ خورشيد ! هيچي نيست . انگارخدا غير از تو،...
      • َپخَم 1 هيچ صدايي نيست . انگار همه ’مرده‌اند و ي...
      • اين هم يک شعر قشنگ از کوچک ترين شاعره ی کرما ن که ...
      • سلام حالا ديگه با خيال راحت بنويس!
    • ◄  مهٔ (1)
با پشتیبانی Blogger.