قصه ي كرمان
this blog is about kerman and kerman's story
۱۲/۲۴/۱۳۸۲
"حضور "
دست هايم
وارث تنهايي زمين
چشم هايم
از تبار تيره ي ابر ها
و شانه هايم
كبود عشق
برمن نامي بگذار
"مهدي قهاري"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر