۹/۲۸/۱۳۸۸

حامد حبيبی از نامزدی جايزه‌ ادبی «روزی روزگاری» كناره‌گيری كرد.




به گزارش بخش ادب خبرگزاری دانشجويان ايران «ايسنا» اين داستان‌نويس كه با كتاب «آن‌جا كه پنچرگيری‌ها تمام می‌شوند» به عنوان نامزد بخش مجموعه‌ داستان سومين دوره‌ جايزه‌ روزی روزگاری معرفی شده در يادداشتی خطاب به مديا كاشيگر، دبير اين جايزه نوشته است:

«شايد به نظر شما و يا ديگران عجيب برسد که نويسنده‌ اين مطلب خيال دارد حرفی جدی بزند، می‌خواهد آن‌قدر جدی باشد که هيچ‌گاه حتی در داستان‌های خود نبوده است،‌ می‌خواهد به ادبيات وفادار باشد، می‌خواهد به خوانندگان داستان‌های خود وفادار بماند، می‌خواهد در کنار چند داستانی که نوشته بايستد و سرش را بالا بگيرد، می‌خواهد آن‌قدر با ديگران روراست باشد که حتی با تصوير خود نبوده است، می‌خواهد به چندصدایی خيانت نکند، می‌خواهد بدون اینکه منتظر باشد روزی برسد که عده‌ای به يکديگر جايزه بدهند بنشيند گوشه‌ای و «دون کيشوت» بخواند، می‌خواهد نشان دهد که نويسنده نمی‌نشيند منتظر که آيا جامعه ادبی او را به عنوان نويسنده برنده می‌شناسند يا فقط برای او سری تکان می‌دهند و لبخند می‌زنند که نويسنده هميشه بازنده است تا سال‌ها بگذرد و کسی (حتی يک نفر) بر انديشه او درنگ کند، می‌خواهد به کسانی که فقط می‌خواهند بخندند بگويد با تمام وجود می‌خواهد نويسنده باشد حتی اگر هيچ داوری شهامت جايزه دادن به دلقک وبلاگ‌نويسی را نداشته باشد که بارانی نمی‌پوشد و از «صد سال تنهايی» شاهد نمی‌آورد،‌ می‌خواهد هميشه معتقد بماند که نمی‌خواهد عضو کلوبی بشود که او را به عضويت قبول می‌کند، می‌خواهد بيش‌تر از اين برايش ثابت نشود که داوری اشخاص جای داوری آثار را گرفته است، می‌خواهد ايمانش را به دستانی که می‌فشارد از دست ندهد و می‌خواهد در همان خيال خوش بماند که دغدغه همه تنها و تنها ادبيات است و لذت بردن از يک داستان را هيچ‌ يک از افراد اين خانواده با به به و چه چه گفتن و شنيدن و جوايز را دست به دست کردن عوض نمی‌کنند، می‌خواهد تنها بودن خود را حفظ کند که نويسنده هميشه تنهاست و اگر روزی جمعی را پشت سر خود ديد بايد کلاهش را بالاتر بگذارد و سرش را به زير اندازد و پيش پايش را بپايد.

«جناب کاشيگر به من اجازه دهيد دکور جايزه ادبی ديگری نباشم و کناره‌گيری مرا از مسابقه ادبی روزی روزگاری که می‌دانم تا همين امروز برای برگزار شدنش چه خون دل‌ها خورده‌ايد بپذيريد.»

حبيبی در دهمين دوره جايزه نويسندگان و منتقدان مطبوعات هم جزو نامزدهای نهايی بود كه به تازگی مجموعه داستان «برف و سمفونی ابری» اثر پيمان اسماعيلی را به عنوان برگزيده خود در بخش مجموعه داستان معرفی كرد.

يك حركت فرخنده। قدمي به سوي رهايي از دست داوران آن‌چناني و آن‌ها كه داعيه‌ي مرشدي ادبيات داستاني را دارند। اي‌كاش همه‌ي ما اين‌چنين جسارتي را داشتيم
آقاي حبيبي। دست شما را مي‌بوسم। اميدوارم كه دنباله رو اين حركت شما باشم


هیچ نظری موجود نیست: