[ احمدزاهدي لنگرودي ]
اشاره: در زمينه ادبيات، بسيار مي توان نوشت و پارادوكس هاي گوناگوني را بازتاب داد. چاپ اين نوشته در واقع فتح بابي براي ترغيب جوانان و صاحب نظران است در اين وادي كه نه از سر تفنن بلكه با تحليلي جهان شمول، قلم، و فكر خود را به كار اندازند. رونا
تحليلي در زمينه ادبيات امروز 1- ادبيات به مجموعه سخنهاي انساني كه در قالبهاي گفتاري، نوشتاري و يا ديگر قالبهاي امروزيتر، مانند قالب الكترونيكي گرد آمده باشند گفته ميشود. ملتها و تيرهها همانگونه كه داراي نهادها، مكتبهاي فلسفي يا دوران تاريخي هستند ميتوانند داراي ادبيات نيز باشند. در باور همگاني ادبيات يك تيره يا ملت براي نمونه مجموعه متنهايي است كه آثار ماندگار و برجسته پيشينيان و همروزگارن آن تيره و ملت را تشكيل ميدهند. 2- ماركس ميگويد تاريخ تمامي جوامع، تاريخ مبارزات طبقاتي است، ادبيات هم به عنوان يكي از روبناهاي موثر اجتماع، جداي ازچنين تاريخي نيست و آنچه از ادبيات هر دوره بهره ميشود. زاده روابط توليد و وضعيت معيشت مردمان همان دوران است. تعريف همه چيز منوط به زمان و مكان است. اگر در روزگاري ادبيات واقعگراي سوسياليستي با شكل تحميلياش مانع تنوع و خلاقيت هنرمندان بود. اكنون ادبيات پسامدرن كه زاده توهم فتح تاريخ نظام سرمايهداري است. بر همان بند آويخته، تا خورشيد زمان بر آن بتابد. هر بيمعنايي را با عنوان معنا گريزي توجيه ميكنند و نتيجه آن ميشود كه پس از نسلي ادبيات و هنر جدي با بحران مخاطب رو به رو شده و هنرمند امروز كه خود مخاطب ديروز بوده، معلق مانده ميان نيازهاي بازار كه رو به سوي عامه پسندي و بيمحتوايي با ژست مينيماليسم ميرود و آن چه تاريخ ادبيات به وي وام ميدهد. چنين تعليق در فضاي بسته كه داسي سرد از آسمان آن همواره در عبور است، ادبيات را به انحراف ميكشاند و كشانده است. آرمان هنر اگر ترويج مصرف گرايي خواست سرمايه سالاران يا به جهل و خرافه دامن زدن نباشد، عروج انسان است. طبعاً كساني كه جوامع بشري را زبون و خرافه پرست ميخواهند تا گاوشيرده باقي بماند. آرمان خواهي را «جهتگيري سياسي» وانمود ميكنند و هنر آرمان خواه را «هنر آلوده به سياست» ميخوانند و تقبيح ميكنند.چنين است كه هنرمند امروز را در دامي مياندازند و ديد طبقاتي را از او ميگيرند و متاسفانه اين دام و فريب «مد» هم هست.از«اساتيد»هنر،تا دانشكدهها،همهجا هيچ صحبتي از «هنري در خدمت مردم» نيست.همين است كه هنر و ادبيات چيزي ميشوند در حد تنقلات و مخاطب را جز تخدير و تخدير بيشتر،ثمري ندارند. 4- بسياري از هنرمندان خاموش كه يا به اختيار و يا بالاجبار گوشه نشيني گزيدهاند، سالها خون دل خوردهاند. و امكان نيافتهاند كه از غناي زندگي برخوردار شوند. بايد گفت كه نشاط با آزادي و عدالت و امنيت درون مرتبط است. همانگونه كه با خلاقيت مرتبط است، و اما محيط مضطرب ، توانايي نوشتن و خلاقيت و كار و ابداع را از بين ميبرد. خلاقيت و كار آدم مضطرب به تخريب بدل ميشود. و اين موقعيت اضطراب است كه نويسنده و هنرمند معاصر را در برگرفته و «ادبيات اضطراب» را به وجود ميآورد. غرض اين نيست كه انديشههاي بحران را از آن خود نكنيم. يا موقعيت و معرفت نو را در هر كجاي جهان در نيابيم،بلكه مساله اين است كه اصل، انديشيدن خود ماست. يعني موقعيت ذهني و بحران فرهنگي خود ماست كه مبناي هر چاره جويي است. عرصه ادبيات،عرصه جولان گروه خاصي از«مجوز دارها»و«مجازهايي» است كه به قول زنده ياد محمد مخناري،بيشتر به « ژيگولتارياي فرهنگي» ميمانند تا اهل تفكر و خلاقيت، اين دسته معتقد است كه تنها نشان اوجگيري هنري و تعالي زيبايي شناختي، فاصلهگيري از ذات سياسي فرهنگ و هنر و شعر و... است. اين كافه نشينان كه بيشتر در جستجوي تيتر و عنوان هستند تا فهم و شعور، متاسفانه اين روزها در جامعه ما كم هم نبوده و مشهور هم گشتهاند. پس همگان را به آن حقيقت هنري فرهنگي فرا ميخوانند كه چندان عاري و مبرا از هستي انساني معاصر و دغدغهها و حقيقت زندگي اجتماعي سياسي مردم است كه در خاصيت«ناب»خود،چيزي جز رسوب راست ناب» باقي نميگذارد. 5- «ادبيات عامهپسند» تخديري است كه خاصيتش در عدم ماندگارياش ميباشد. ادبيات دورهاي را پشت سر ميگذارد كه نشانه اضطراب خالق و مخاطب اثر هنري است. نشانه پوچي و بحران هويت هنر. 6- د رادبيات داستاني جدي مسائل جدي جامعه تصوير ميشوند و اين به مذاق كساني كه ميخواهند محدوديتهايي براي اين نوع ادبيات ايجاد كنند،خوش نميآيد. علي اشرف درويشيان معتقد است: هر چه فشار بر ادبيات جدي زيادتر شود، بازار ادبيات عامه پسند و سطح پايين رو به گرمي ميرود. اگر در جامعه ما در آموزشگاهها و مدرسهها، معلمان ادبيات، آنقدر آزادي داشته باشند كه دانشآموزان و علاقهمندان به ادبيات را راهنمايي و آنها را مرحله به مرحله از ادبيات عامه پسند به سوي ادبيات جديتر و سطح بالاتر راهنمايي كنند، رشد فكري و ذوق ادبي خوانندگان را موجب خواهد شد. كاري كه در دوره ما توسط دبيران ادبيات انجام ميشد. متاسفانه امروز چنين معلماني در آموزش و پرورش ما وجود ندارند يا خيلي در اقليت هستند. امروز متاسفانه با ادبيات جدي برخورد درستي نميشود و معمولا روي آثار نويسندگاني كه شهرتي كسب كردهاند. حساسيت بيشتري وجود دارد و اين واضح است كه نويسندگان عامه پسند يا فيلمسازاني كه مسائل پيش پا افتاده را كار ميكنند،خوانندگان و بينندگاني در بين عوام دارند و مورد استقبال قرار ميگيرند.اما وقتي با مسائل جديتر به عمق اجتماع پرداخته شود و موضوعها با روش علميتر بررسي شود،و البته در خلال سطرها به بسياري از نابسامانيها اشاره شود ، با محدوديت بيشتري در مقايسه با ادبيات عامهپسند سطحي بازاري مواجه ميشود. 7- اين تاريخ و وضعيت است كه ادبيات را ميسازد و همين ادبيات است كه نمايانگر وضعيت كنوني خواهد بود.وظيفه هنرمند مقابله با تسليم است.هنرمند نبايد در دامي كه سياست برايش ميگسترد،در دام ابتذال و بيگانگي فروغلتد. چرا كه زبان سياست توسط سياستمداران به كار ميرود.سياست مدارها نه به حقيقت، بلكه به قدرت و حفظ قدرت علاقه دارند. براي حفظ قدرت مردم بايد در بيخبري بمانند، بايد در بيخبري از حقيقت زندگي كنند. حتي از حقيقت زندگي خودشان بيخبر بمانند. به همين جهت آن چه ما را احاطه كرده است پرده بزرگي است از دروغ كه آن را به وسيله هنر تزئيني و بيمحتوي كه به «معناگريز» مشهور شده، به ما ميخورانند. همانطور كه هارلود پينتر ميگويد:«زندگي يك نويسنده به شدت آسيب پذير است،عريان و بي حفاظ، ما نبايد به خاطر اين ناله كنيم، اين نويسنده است كه انتخاب ميكند. و بايد پاي انتخابش بماند. ولي اين هم حقيقتي است كه شما در معرض وزش توفان قرار داريد.و بعضي از آنها واقعاً منجمد كننده هستند.شما خودتان هستيد و خودتان ، عريان،بيپناهگاه هيچ حمايتي نيست مگر اين كه دروغ بگوئيد كه در اين صورت براي خودتان حفاظتي ايجاد كردهايد. ميتوان گفت:سياستمدار شدهايد»هنرمند اگر به خود دروغ بگويد و تحت تاثير اضطراب محيط بيگانگياش را بپذيرد، نميتواند هنرمند مردم باشد و مردم نيز نميتوانند درك كنند كه وي چه نيازي دارد،چرا كه رابطه بين اثر هنري و مخاطب، رابطهاي كاذب خواهد شد. كه شده است.
۴ نظر:
سلام
به وبلاگ برقرار شده براي دکتر غلامرضا کافي سر بزنيد،با ترانک هاي جديد...حتما!
http://tamat.blogsky.com
سلام
به وبلاگ برقرار شده براي دکتر غلامرضا کافي سر بزنيد،با ترانک هاي جديد...حتما!
http://tamat.blogsky.com
سلام
لينك كتابخانه مدتي است تغيير كرده
لطفا آن را اصلاح كنيد
http://persianbooks2.blogspot.com/
باسلام
از وبسايت شماكسب فيض نمودم
مويد باشيد
ارسال یک نظر