tag:blogger.com,1999:blog-5391318.post3763991950752526456..comments2023-08-22T18:08:39.324+03:30Comments on قصه ي كرمان: حوری یک حوری استali kermanihttp://www.blogger.com/profile/16691661328706370030noreply@blogger.comBlogger1125tag:blogger.com,1999:blog-5391318.post-83762590911040015552009-10-23T17:42:06.237+03:302009-10-23T17:42:06.237+03:30سلام به استاد بزرگواری که شیفته قلم دوست داشتنیشم....سلام به استاد بزرگواری که شیفته قلم دوست داشتنیشم... چند وقتیست که بدلیل گرفتاری عدیده خدمت نرسیدم و بواسطه نخوندن مطالبتون گمشده ای داشتم...اما الان که اومدم بسیاری از نوشته هاتونو خوندم و مثل همیشه بهره ها بردم...از مطلب قصه ناتموم دوپسربچه لابد همشهری شروع میکنم که خوندن تنها طرح اون، با قلم زیبا و مسحورکننده شما و تجسم فضاهایی مثل دخمه زرتشتی که ترسیم کرده اید کافی بود تا دل از من ببرد و منتظر باشم بی صبرانه برای خوندنش....مطلب مربوط به داستان کوتاه رو چون تخصصی بود نخوندم ولی طنز زیبای ابراهیم رها که برگزیده اید من رو به یاد گفته های رئیس دولت انداخت که از هزارسال تاریخ ایران! صحبت گفت و خیلی راحت دوران باستان رو نادیده گرفت، اما تقریبا هیچکس در انتخابات دولت نهم به این جمله ایشان توجه نکرد...مطلب چارلی چاپلین را تا به حال نخونده بودم و خیلی خیلی ازش لذت بردم و بااجازه تون مثل یکی دوتا دیگه از نوشته هاتون سیوش کردم که بدون کانکت شدن هم بتونم مکرر درمکرر بخونمشون...مطلب بسیار زیبایی رو که از آقای یکرنگ کذاشتین هم خوندم و درتایید فراز پایانی آن باید به قول عبدالکریم سروش استناد کنم که گفته بود اگر ما به این اندازه که شاعر داریم گاو داشتیم بزرگترین صادرکننده لبنیات در دنیا میشدیم!...ای کاش لااقل همه اونهایی که اسم خودشون رو هنرمند میذارن اهل خوندن چنین مطالبی بودند تا به جای استفاده از جاذبه های جنسی و نظایر اون در کارهاشون لحظه ای به نقش پیامبرگونه ای که میتونستن ایفا کنند میاندیشیدند... قصه حوری هم موثر و زیباست و ای کاش قصه های اینچنینی را که مطابق ذوق و سلیقه شماست با لینک یا آدرس اینترنتی نویسندگانشون میاوردید تا با نوشته های دیگه شون هم آشنا بشیم... استاد عزیزم براتون آرزوی بهروزی و شادکامی دارم... سایه تون مستدام.مجید ملکhttp://injakerman.persianblog.irnoreply@blogger.com